حرف جام شراب اگر دانی


نسخهٔ جسم و روح برخوانی

صورتا ساغری و معنی می


ظاهرا این و باطنا آنی

عشق و معشوق و عاشق خویشی


دل و دلدار و جان و جانانی

چون سر زلف او پریشان شو


جمع می باش از پریشانی

در نظر نور دیدهٔ خلقی


گرچه از نور دیده پنهانی

هر چه خواهی ز خود طلب می کن


که توئی هر چه خواهی ار دانی

شادی روی نعمت الله نوش


می وحدت ز جام سبحانی